نام تخت جمشید در طول تاریخ
سال هاست که بنای باستانی مرودشت و مجموعه ستون های بلندش را تخت جمشید می خوانیم؛ اما نام کهن آن پارسه است.
این نام را در کتیبه ای از خشایارشاه مربوط به ساختمان دروازه ملل و نیزدر یکی از الواح ایلامی کشف شده از خزانه می توان دید.
پارسه نامی برگرفته از قوم پارسی است.
یونانیان آن را پرسیس می دانستند و امروزه ما آن را فارس می خوانیم.
یونانیان اطلاع کمی از این شهر داشتند.
احتمالا در آن دوران به سبب اهمیت ملی و آیینی تخت جمشید، خارجی ها نمی توانستند در آن رفت و آمد کنند.
آثار به جا مانده در تخت جمشید بازمانده ارگ شهر پارسه هستند و یونانیان آن را پِرسای می خواندند.
آخیلوسِ یونانی آن را به صورت «پرسِپ تولیس» که ویران کننده شهرها معنی می دهد، تغییر داده است.
«پرسِپ تولیس» یکی از القاب آتنا، ایزد جنگ به شمار می رفته است.
این عبارت بعدها تبدیل به پرسپُلیس شد که شهر پارسیان معنا می داد. این نام کم کم به کتب غربی راه یافت.
در دوره ساسانی آن را با نام ست ستیان (صد ستون) می شناختند. این نام بعد ها به چهل ستون تغییر یافت.
بر اساس ادعای کهن ترین دانشنامه ایرانی، نسبت دادن این بنای عظیم به جمشید مربوط به دوران ساسانیان است.
جمشید پادشاهی افسانه ای که ساختمان های شکوهمند را آثار او می دانستند.
چون آثار ارگ پارسه را به پادشاهان افسانه ای مثل جمشید نسبت می دانند، نام «قصر جمشید» دست کم از پایان سده ششم هجری رایج شد.
عجایب نامه مربوط به سال 590 هجری قمری کهن ترین منبعی است که این محل را با نام قصر جمشید خوانده است.
از میان اروپاییان نیز توماس هربرت انگلیسی نخستین کسی است که نام تخت جمشید را از مردم شنیده و ثبت کرده است.
معماری
معماران، هنرمندان و متخصصان ساخت تخت جمشید از ملل مختلفی مانند آشوریان، مصریان، اوراتوئیان، بابلیان، لودیان، ایونیان، هندوان، سکائیان تشکیل میشدند.
تعدادی از ستونهای دروازه کاخ صد ستون در تخت جمشید در طول دوران حوادثی مثل زلزله را پشت سر گذاشته و سر پا ماندهاند.
آنها در نگاه اول یکپارچه به نظر میرسند اما در حقیقت تکهتکه هستند و روی هم سوار شدهاند.
راز پایداری آنها مقابل زمین لرزه در محل اتصال این تکههاست، جایی که دو تکه ستون به وسیله سرب مذاب به هم متصل شدهاند.
این سرب علاوه بر محکم کردن اتصال دو تکه ستون، نقش مهمی برای مقاومت سازه در مقابل زمین لرزه داشتهاست.
تخت جمشید قبل از ویرانی
دوران شکوه تخت جمشید تا حمله اسکندر مقدونی به ایران ادامه داشت.
در سال ۳۳۴ پیش از میلاد، اسکندر مقدونی به همراه سپاهیان خود به ایران حمله کرد.
نفرت و کینه اسکندر از پادشاهان قدرتمند هخامنشی باعث شد کاخ خشایارشاه را به اتش بکشد. اما آتش به سایر نقاط سرایت کرد و سبب نابودی قسمتهای گستردهای از تخت جمشید شد.
پیش از ویرانی تخت جمشید، کاخها و عمارتهای هخامنشیان بسیار خوش منظره بود و چشمانداز زیبایی به درهها و جلگههای اطراف داشت.
تخت جمشید در یکی از بهترین نقاط ایران در پای کوه رحمت یا مهر که میترا نیز خوانده میشد، قرار دارد.
داخل تخت جمشید محوطهای شبیه به شهرک بود و حد فاصل بین کاخها را خیابان کشی کرده بودند. طراحی داخلی تخت جمشید با توجه به معیارهای مهندسی و معماری امروز بسیار پیشرفته بوده است.
در تقسیمبندی محلههای داخلی آن نظم و طراحی مدرن به چشم میخورد.
کاخهای تخت جمشید کاربریهای متفاوتی داشتند و از هرکدام از آنها در مراسم و جشنهای مختلفی استفاده میشده است.
رنگ آمیزی
معماران و هنرمندانی که در ساخت تخت جمشید نقش داشتند، نقش و طرح ها را از سه طریق میآراستند.
یکی چسباندن فلزهای گرانبها به اصل نقش.
روش دوم، نگاریدن تزئینات اصلی لباس، تاج و کلاه با سوزن، به نحوی بسیار ظریف که نمونه آن بر درگاههای کاخ داریوش و حرمسرا وجود دارد.
روش سوم، رنگآمیزی که نمونههایی از آن در کاخ سه دری و صد ستون موجود است.
سنگ نگاره ها
در سنگنگارههای تختجمشید هیچکس را نمیتوان در حالت خضوع یا سرافکنده دید.
نمایندگان ملل نه به عنوان شکست خوردگان یا برده بلکه همه بهطور یکسان عضو جامعه بزرگ جهانی هستند.
همه ی ملت ها از مادها تا هندیها، تونسیها، آفریقاییها و یونانیان همه به صورت شخصیت مستقل و متکی به خود نقش شدهاند.
در سنگ نگارهای تختجمشید فاصله هر ملت به وسیله ی یک درخت سرو، که درخت مقدس میباشد، جدا شدهاست. درجهبندی نمایندگان ملل بر پایه فرهنگ و سابقه یا دوری و نزدیکی آن هاست مانند مادها، ایلامی ها، خوزی ها، بابلی ها و آشوریان.
مردم همه ملل آزاد بودند تا از لباس، فرهنگ و زبان خود استفاده نمایند در صف نمایندگان و
در کل تخت جمشید هیچکس سوار بر اسب نیست.
هیچگونه سعی در برتر نشان دادن یا تفاخر پارسیها نسبت به ملل دیگر را نمیتوان دید.
نمایندگان ملل دست هایشان را به نشانه دوستی به طرف یکدیگر دراز کردهاند.
داشتن عصا نشان از مقام و درجه عالیاست.
کلاه شیاردار بلند نشانه ی مقام ارتشی، کلاه بلند ساده نشان از بزرگی و کلاه استوانه کوتاه نشان از کارمند درباری و گارد سلطنتی و خدمتگزاران میباشد.
سنگنگاره پیشکشآوران تخت جمشید، سنگ نگارهای است که در قسمتهای مختلف کاخهای هخامنشیان در تخت جمشید دیده میشود.
این طرح، پیشکشآورانی را نمایش میدهد که هر کدام با حمل یک تحفه از پلکانی بالا میروند. از این طرح در کاخ هدیش (کاخ اختصاصی خشایارشا شاه) و کاخ تچر (کاخ اختصاصی داریوش بزرگ) استفاده شدهاست. یکی از ویژگیهای منحصربه فرد سنگتراشی و معماری هخامنشیان، تخته سنگهای تراشیده و حکاکی شدهای است که در دیواره پله-گذرگاه هایی که به سمت تالارها و کاخهای جشن و مراسم منتهی میشوند، قرار دارند.